با توجه به تغییر و تحولات عصر حاضر و توجه بیش از پیش مدیران به مسائلی چون تعالی سازمانی، بهبود مستمر، افزایش سطح بهره وری و رشد و توسعه اقتصادی اجرای صحیح سیستم نظام پیشنهادها بسیار مورد توجه قرار گرفته است. زیرا نظام پیشنهادها فضا و ابزار مناسبی جهت بهره گرفتن از قوه اندیشه و تجربه کارکنان و افزایش دامنه تعلقشان به سازمان است.
در حال حاضر سیستم نظام پیشنهادها با توجه به صدور بخش نامه های دولتی، در اکثر سازمان های دولتی کشور اجرا می شود. اما آیا تنها استقرار این سیستم در سازمان ها و یدک کشیدن نام نظام پیشنهادها کافی است؟ آیا نحوه و چگونگی اجرای این سیستم در سازمان های دولتی کشور صحیح و اصولی است؟
هدف مقاله حاضر ارائه الگویی نظام مند و کارآمد جهت آسیب شناسی نظام پیشنهادها بر اساس شرایط و فرهنگ حاکم بر سازمان های ایرانی از طریق مطالعه موردی یکی از بانک های بزرگ کشور می باشد.
شناسایی آسیب ها بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای، مصاحبه با کارکنان سطوح مختلف بانک، تحلیل پاسخ های پرسشنامه توزیع شده و نتایج ارزیابی صورت گرفته بر اساس مدل ملی نظام پیشنهادها که باتوجه به شرایط بانک بومی شده بود، انجام گردید. بسیاری از آسیب های مطروحه، جنبه عمومی داشته و قابلیت تعمیم در بین دستگاه های اجرائی و به خصوص بانک های کشور را برخوردار هستند. لذا مقاله حاضر با ارائه آسیب های طبقه بندی شده و راهکارهای اجرائی و موثر، برای بسیاری از سازمان های کشور کاربردی می باشد.
با توجه به تغییر و تحولات عصر حاضر و توجه بیش از پیش مدیران به مسائلی چون تعالی سازمانی، بهبود مستمر، افزایش سطح بهره وری و رشد و توسعه اقتصادی اجرای صحیح سیستم نظام پیشنهادها بسیار مورد توجه قرار گرفته است. زیرا نظام پیشنهادها فضا و ابزار مناسبی جهت بهره گرفتن از قوه اندیشه و تجربه کارکنان و افزایش دامنه تعلقشان به سازمان است.
در حال حاضر سیستم نظام پیشنهادها با توجه به صدور بخش نامه های دولتی، در اکثر سازمان های دولتی کشور اجرا می شود. اما آیا تنها استقرار این سیستم در سازمان ها و یدک کشیدن نام نظام پیشنهادها کافی است؟ آیا نحوه و چگونگی اجرای این سیستم در سازمان های دولتی کشور صحیح و اصولی است؟
هدف مقاله حاضر ارائه الگویی نظام مند و کارآمد جهت آسیب شناسی نظام پیشنهادها بر اساس شرایط و فرهنگ حاکم بر سازمان های ایرانی از طریق مطالعه موردی یکی از بانک های بزرگ کشور می باشد.
شناسایی آسیب ها بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای، مصاحبه با کارکنان سطوح مختلف بانک، تحلیل پاسخ های پرسشنامه توزیع شده و نتایج ارزیابی صورت گرفته بر اساس مدل ملی نظام پیشنهادها که باتوجه به شرایط بانک بومی شده بود، انجام گردید. بسیاری از آسیب های مطروحه، جنبه عمومی داشته و قابلیت تعمیم در بین دستگاه های اجرائی و به خصوص بانک های کشور را برخوردار هستند. لذا مقاله حاضر با ارائه آسیب های طبقه بندی شده و راهکارهای اجرائی و موثر، برای بسیاری از سازمان های کشور کاربردی می باشد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |